چشم ها را شستي؟
جور ديگر ديدي؟
قايقت را ساختي؟
آن ديار را يافتي؟
پي آواز حقيقت رفتي؟
خانه ي دوست كجاست؟
تو كجايي سهراب؟
چشم كمياب شده
ديدنها ديگر
همه يك جور نيستند
آواز حقيقت روياست
دوستي ها همه نا پاك شدند
همچنان در پس درياها
پي آن شهر غريب ميگيردي؟
راستي سهراب
قايقت آمادست؟
كه در اين ولوله ي غم
بتوان هم سفرت شد؟
گذشت ز اين خاك غريب!
تو كجايي سهراب؟!!!!
در پيت ميگردم....
(راشد مناف زاده )
[ جمعه 5 آبان 1391برچسب:كجايي سهراب,سهراب,راشد,مناف زاده,سهراب سپهري,دل خوشته,دل,نوشته,شعر,سياه قلم,
] [ 19:27 ] [ طلبه ][